برای نازلیِ عزیز ،
زندگی هایمان شده گره کور، وَبـال! بگذار از تو بگوییم، بانو تو به اندازه تمام مرد ها مردی، تو به درد پیوسته بارداری، برای دنیات بجنگ، بجنگ بانوی آفتاب. برای خودت برای چشم هایت من خوبی دعا کردم، شفایی از خودش با دل صدا کردمـ، و تسکینی سوی قلبت من نشان کردم. شاید دوستی مان برمیگردد به پانصد شب قبل! اما تو ندیده زیبایی، سوگلی قرنِ خزان زده ی آفاقی. بانو تو بی اندازه رهـایی، پروانه ای، دردانه ای .
امروز دلخوشمـ ب زولوفت ٥٠ و بوسپیراکس ٥
بوی تند لاک merida
موزیک حانا، در حال پخش :
" با تو عاشق شد دلمـ
دوست دارمـ با تو برمـ
تو خیابونای شهر
داد بزنمـ دوست دارمـ
هیشکی بت نزدیک نشه
ک دلم اذْیت نشه "
یک بغض در حال خفه کردن مـ ن
خاطره می شود
قعرِ قلبـ ـم
قبرستانِ قدیمیِ قهرِ قلمـ م
هــــــ ـــــ ــــــاه
هفت جـان شنیده ای ؟
مـ نِ هفتـاد جـ ـانه ببین !
کاش جهان
در یک کلمه می شد جهــان
+ ماییم و اتاق و یک دهانِ بسته
موهایی برای شانه زدن
درباره این سایت